۱۳۹۱ دی ۷, پنجشنبه

اجرای 30 اعدام طی 2 ماه؛ تزریق روح خشونت به جامعه



اجرای 30 اعدام طی 2 ماه؛ تزریق روح خشونت به جامعه




 بیش از سی مورد حکم مجازات اعدام در ایران تنها در آبان و آذر ماه سال جاری اجرا شده است. مسئولان قضایی جمهوری اسلامی ادعا کرده اند که بیشتر این احکام به قاچاق مواد مخدر ارتباط داشته اند. با این وجود برخی از موارد اعدام در ایران نیز در رسانه های رسمی بازتاب پیدا نکرده است. 

فعالان حقوق بشر معتقدند که مسئولان جمهوری اسلامی در برخی موارد، اتهاماتی نظیر قاچاق مواد مخدر را به عنوان پوششی برای اعدام های سیاسی قرار داده اند. در برخی موارد نیز اعدام های سیاسی توام با اعدام مجرمان جرائم جنایی اجرا می شوند.
با این وجود، محمدجواد لاريجانی، دبير ستاد حقوق بشر قوه قضائيه ايران آذر ماه سال جاری بار ديگر از اجرای اعدام‌ در ايران دفاع کرد و ضمن رد خبر اعدام‌های پنهانی در اين کشور گفت حتی يک نفر هم وجود ندارد که ما پنهانی اعدام کنيم. ما مجازات‌های اعدام را اعلام می‌کنيم.

نهادینه شدن خشونتایران یکی از معدود کشورهایی است که در روز روشن و در برابر دیدگان شهروندان مجازات اعدام را اجرا می‌کند و تاکنون تصاویر بسیاری از این صحنه ها در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است. برای نمونه می توان به انتشار فیلم گفتگو با یکی از محکومان معروف به "عقرب سیاه" پیش از اجرای اعدام از سوی خبرگزاری فارس و تصاویر بسیاری از اجرای اعدام به وسیله جرثقیل و طناب دار در رسانه های داخلی دیگر ایران اشاره کرد.
این اقدامات که همواره مورد اعتراض فعالان و نهادهای حقوق بشری قرار گرفته است نه تنها منجر به کاهش میزان وقوع جرم و جنایت در جامعه ایران نشده است بلکه از دید بسیاری از جامعه شناسان، باعث نهادینه شدن و ترویج بیشتر فرهنگ خشونت در جامعه و شهروندان می‌شود.
حسن نایب هاشم، فعال حقوق بشر نیز در این زمینه به جرس می گوید: "همان طور که می دانید ایران هم چون عربستان سعودی از معدود کشورهایی است که مجازات اعدام در ملاء عام را اجرا می کند.البته تصاویر و فیلم های مجازات اعدام در کشور عربستان هیچ گاه همانند ایران در رسانه ها و شبکه های اجتماعی منتشر نمی شود."
وی اعدام در ملاء عام را روش مرسومی در دوران پیشامدرن می داند که به تدریج منسوخ شده است. وی در این زمینه توضیح می دهد:" در گذشته مجازات اعدام در تهران در میدان اعدام انجام می شد که بعدها به نام میدان خیام تغییر نام پیدا کرد."
به گفته نایب هاشم، "مسئولان جمهوری اسلامی با این تصور که مردم با دیدن صحنه اجرای مجازات اعدام درس عبرت می گیرند همواره برای مجازات اتهام هایی نظیر تجاوز و توزیع مواد مخدر، مجازات اعدام را در ملاعام اجرا می کنند.مجازاتی که از قرون وسطی تا قرون گذشته رایج بوده است. در تاریخ آمده است که هنگام اجرای حکم اعدام سارقان و جیب برها در لندن، جیب بر ها نه تنها "عبرت" نمی گرفتند، بلکه در همان زمان هم از فرصت پیش آمده برای جیب بری استفاده می کردند."
وی اجرای اعدام در ایران را پاک کردن صورت مساله دانسته و تاکید می کند: "کسانی که می ایستند و به راحتی صحنه های کشتار و اعدام را تماشا می کنند و فیلم و عکس این مراسم را منتشر می کنند در حقیقت خشونت در وجود آنها نهادینه می شود. از سوی دیگر عواقب روان شناختی تماشای این پدیده بر روی کودکان نیز بر کسی پوشیده نیست."

صدور احکام سنگین در پی ناضایتی مردم از وضعیت اقتصادی به گواهی گزارش رسمی منتشر شده از سوی سازمان حقوق بشر ایران، در سال ۲۰۱۱ میلادی دست کم ۶۷۶ نفر در ایران اعدام شدند. بیشتر این افراد به اتهام جرائم مربوط به مواد مخدر به مرگ محکوم شده بودند.
مسعود کردپور، روزنامه نگار در این زمینه به جرس می گوید: "پس از برگزاری انتخابات اخیر ریاست جمهوری در طول چند سال اخیر در مجموع صدور احکام سنگین افزایش یافته است. دلیل این مسئله نیز بازمی گردد به بدتر شدن وضعیت مدیریت کشور درحل مشکلات اقتصادی و بروز ناضایتی و امکان اعتراض مردم .صدور و اجرای این احکام، پیامدهای بین الماللی نیز در پی دارد، از جمله محکومیت ایران در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد که منجر به اعمال تحریم های بیشتر علیه این کشور شده است."
در این حال، صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه در مهرماه سال جاری در سخنانی اساساً وجود هر گونه اعدام سیاسی در ایران را انکار کرده و گفته بود در جمهوری اسلامی ایران مطلقاً اعدامی سیاسی نداریم و افراد اعدامی یا قاچاقچی مواد مخدر یا متعرضان به جان و مال و نوامیس مردم بوده‌اند.
با وجود اینکه منابع مالی هنگفتی از سوی کشورهایی نظیر نروژ، کانادا، بریتانیا، لهستان، بلژیک، ژاپن و فرانسه سالانه در راستای جلوگیری از ارسال مواد مخدر به ایران سرازیر می شود اما ایران پس از افغانستان به عنوان دومین کشور مصرف کننده مواد مخدردر جهان شناخته شده است.
گفته می شود دو میلیارد تومان بودجه برای تحقیقات مواد مخدر در نظر گرفته است، اما براساس اعلام علی مویدی، رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر، در هر دقیقه دوکیلو مواد مخدر در ایران کشف می‌شود و در هر ساعت، ۳۰ فروشنده مواد مخدر و معتاد دستگیر می‌شوند.
گزارشگر ويژه سازمان ملل در گزارش خود تأکيد کرده است که جرائم مواد مخدری از جمله جرائمی نيست که تحت قوانين بين‌المللی به صدور حکم اعدام منجر شود.

تامین امنیت نظام با سرکوب و ارعاباز سوی دیگر حاکمیت جمهوری اسلامی در طول چند سال اخیر با استفاده از ارعاب و اجبارهای روانی و فیزیکی در مواردی برخی افراد به ویژه شهروندان اقلیت های قومی را به اتهام "افساد فی‌الارض و محاربه با خدا و رسول خدا " اعدام کرده است.
مسعود کردپور در ادامه سخنان خود می افزاید: " با توجه به اینکه بحث تامین امنیت نظام مطرح است یا باید نحوه مدیریت کشور تغییر یابد و به منتقدان اجازه دهند در اداره کشور دخالت داشته باشند و وضعیت کشور در همه جنبه ها بهتر شود و یا تدابیر امنیتی از جمله صدور واجرای احکام اعدام را تشدید کنند که بیشتر این احکام در مناطقی اجرا می شود که دارای مشکلات اقتصادی وسیاسی بیشتری هستند. اما در مجموع با توجه به نزدیک شدن به ایام برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران، حاکمیت دو رویکرد خواهد داشت. یک، رویکرد امنیتی کردن فضای کشور برای جلوگیری از بروز هرگونه ناامنی در کشور همانند آنچه که در سال ۸۸ رخ داد. از سوی دیگر به مطبوعات و فعالان مدنی تا حدودی که باعث ایجاد شور انتخاباتی و مشارکت بیشتر مردم شوند اجازه فعالیت خواهند داد."
به گفته حسن نایب هاشم، مسئولان جمهوری اسلامی در برخی موارد نسبت به اجرای اعدام مخفیانه یا در داخل زندان اقدام می کنند که بیشتر این موارد در رسانه های داخلی و خارجی منعکس نمی شوند.از سوی دیگر اجرای اعدام های گسترده در جمهوری اسلامی در طول سالهای اخیر به هیچ عنوان در کاهش میزان وقوع جرائمی نظیر اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر در داخل ایران تاثیری نداشته است.همچنین می دانیم که در لابلای بسیاری از همین اعدام های گسترده که از آن به عنوان اعدام های مرتبط به قاچاق مواد مخدر یا سرقتهای مسلحانه نام برده می شود به طور حتم هستند افرادی که از نظر مسئولان جمهوری اسلامی در زمره مخالفان و براندازان نظام جمهوری اسلامی بوده اند اما هیچ گاه اسامی آنها منتشر نشده و نمی شود.در حال حاضر دو سوم جامعه جهانی اجرای مجازات اعدام را حذف کرده اند و معدود کشورهایی که هنوز نسبت به اجرای مجازات اعدام اصرار می ورزند، تنها در صورت ارتکاب مواردی نظیر قتلهای فجیع نسبت به اجرای مجازات اعدام اقدام می کنند.

آخرین اطلاعات از اعدام هادر آخرین روزهای آذرماه سال جاری تارنمای روزنامه کيهان به نقل از محمدرضا حبيبی، دادستان عمومی و انقلاب اصفهان نوشت: "هفت تن متهم به قاچاق مواد مخدر و متجاوز به عنف صبح روز گذشته در زندان اصفهان اعدام شدند."
چندی پيش نيز يک متهم به قاچاق مواد مخدر با حکم قضايی در زندان مرکزی کاشان اعدام شد آبان‌ماه سال جاری نیز حکم اعدام ١٠ تن در تهران اجرا شد که ظاهرا از اعضای دو باند بزرگ قاچاق مواد مخدر بوده‌اند. در همین ماه، سه تن دیگر متهم به قاچاق مواد مخدر در قزوين به دارآويخته شدند. بنابر اعلام "حکمت علی مظفری"، رئيس کل دادگستری استان مرکزی، در ۲۴ آبان‌ماه سال جاری سه جوان که با ربودن دختری به وی تجاوز کرده بودند در مقابل چشم مردم در ميدان فراهان اراک به دار آويخته شدند.
يک روز پيش از آن روز نيز ۱۲ زندانی متهم به قاچاق مواد مخدر در زندان رجايی‌شهر کرج اعدام شدند.همچنين در پی اعدام ۱۱ زندانی متهم به قاچاق مواد مخدر در شيراز، روابط عمومی دادگستری فارس ۲۲ آبان از اعدام يک متهم ديگر به قاچاق مواد مخدر در شهرستان نی‌ريز اين استان در ملاء عام خبر داد.
در همان روز يک متهم به قاچاق موادمخدر نيز در اردبيل اعدام شد. بامداد ۲۱ آبان‌ماه نيز يک زندانی که متهم به قاچاق مواد مخدر در اصفهان بود، در محوطه زندان مرکزی اين شهر اعدام شد.
 متوسط اعدام در ایران در سال ۲۰۱۱، بیش از دو تن در روز بوده که جمهوری اسلامی را پس از چین درمقام دومین اعدام کننده در جهان قرار داده است. به‌گفته احمد شهيد نماینده ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران،۸۱ درصد از تمامی موارد اعدام در ۲۰۱۱ مربوط به مواد مخدر، ۴/۳ درصد محاربه و ۴/۱ درصد تجاوز بوده‌اند.به شهادت آمارهای رسمی در سال ۲۰۰۹ دست کم، ۳۸۸ تن در ایران اعدام شده اند که شامل کودکان و مجرمان کمتر از۱۸ سال هم بوده است.
اگرچه بان کی‌ مون، دبيرکل سازمان ملل، از مسئولان جمهوری اسلامی خواسته است اجرای مجازات اعدام را به حالت تعليق درآورند، قانون مجازات اسلامی و قوانين مربوط به نوجوانان را با موازين جهانی حقوق بشر سازگار کنند و مجازات‌های منع شده در حقوق بين‌الملل را کنار بگذارند اما حاکمیت جمهوری اسلامی از این مجازات با استدلال این که حکم دین اسلام را اجرا می کند، مایل به جایگزینی آن با سایر مجازات ها نیست.

۱۳۹۱ دی ۱, جمعه

آوای احترام به انسان از دل یک زندان ضد بشری



گرامی داشت روز جهانی حقوق بشر در بند 350 زندان اوین کمیته گزارشگران حقوق بشر- آیین گرامی داشت روز جهانی حقوق بشر دوشنبه ۲۰ آذرماه با حضور بیش از ۷۰ نفر از زندانیان بند ۳۵۰ اوین برگزار شد و سخنرانان این برنامه زوایای مختلف و نظرگاه‌های متفاوت حقوق بشر را مورد بررسی قرار دادند. «نسبت میان فعالیت حقوق بشری با فعالیت سیاسی و عمل سیاسی و موضوع ضمانت اجرا»، «موانع غیررسمی، اعتقاد‌ها و باورهای مقدس نما در موضوع گسترش حقوق بشر» و «رسمیت یافتن ضمانت اجرا پس از تاسیس دادگاه بین المللی کیفری» به عنوان ۳ موضوع حقوق بشری از سوی سخنرانان مطرح شد. در این مراسم «حسن اسدی زیدآبادی» کار‌شناس ارشد حقوق بشر با موضوع «نسبت فعالیت حقوق بشری با فعالیت سیاسی» به ایراد سخنرانی پرداخت. او در ابتدا با بیان این مطلب که طی سال‌های گذشته «ایده تفکیک میان فعالیت حقوق بشری و فعالیت سیاسی بسیار ترویج شده است» به نقد این نظریه پرداخت. زیدآبادی با اشاره به اینکه این نوع تعریف مبنی بر یک ضابطه عینی است که به طور کلی فعال مدنی را با فعال حقوق بشری یکسان می‌پندارد، گفت: «هر فعالیت در سطح جامعه که به ارتقای وضع حقوق بشر به طور کلی بینجامد و منافع فردی در آن متصور نباشد، فعالیت حقوق بشری خواهد بود.» دبیر کمیته حقوق بشر سازمان دانش آموختگان ایران سپس ارتقای حقوق بشر را در گرو «تحقق و تضمین» حقوق بشر در هر جامعه‌ای دانست و به تعریف این دو مفهوم پرداخت. او در ادامه عمده‌ترین ابزار در پرداختن به این دو مقوله را «قانون» دانسته و افزود: «قانون، حقوق بشر را از یک معیار اخلاقی به یک ضابطه الزام آور و کلی ارتقاء می‌دهد.» زیدآبادی همچنین با اشاره به جایگاه قواعد حقوق بشری در نظام‌های حقوقی داخلی، قانون را «یکی از فصول مشترک سیاست و حقوق» توصیف کرد. این زندانی سیاسی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع آموزش حقوق بشر و آگاهی بخشی در این حوزه پرداخت و با تقسیم آموزش حقوق بشر به دو سطح «رسمی و غیررسمی» به اهمیت آموزش رسمی «که نیازمند سیاست گذاری کلان دولت هاست» اشاره کرد. سنت‌های ارتجاعی علیه استقرار حقوق بشر دیگر سخنران جلسه که با موضوع «موانع غیررسمی، اعتقادات و باورهای به ظاهر مقدس به مثابه مانع جدی ارتقای حقوق بشر» سخن می‌گفت، نیز اظهار کرد: «حقوق بشر از یک نظر، بسط مناسبات مبتنی بر تامین حق میان انسان‌ها و به طور کلی روابط اجتماعی است. اما اینکه حق چیست، طی دوران تاریخی مختلف معانی متفاوتی پیدا کرده است. صرف نظر از هر تعریفی که از حق داشته باشیم، مسلم است که آنچه امروز از حقوق بشر می‌فهمیم ریشه در انقلاب فرانسه دارد. این انقلاب از سوی بزرگ‌ترین فیلسوفان و متفکران آن عصر نظیر کانت و هگل مورد استقبال قرار گرفت. این فعال زندانی خاطرنشان کرد: «یکی از برجسته‌ترین حامیان انقلاب فرانسه، شاعر رمانتیک انگلیسی «شلی» بود که پس از شکست ناپلئون برای او مرثیه سرایی کرد؛ زیرا ناپلئون را نماد انقلاب فرانسه می‌دانست. او در کلامی تامل برانگیز در این زمینه می‌گوید: «می‌دانم هرچند بسیار دیر که حقیقت، دشمنی جاودانه‌تر از زور و تزویر دارد؛ عرف دیرین، جنایت مشروع و ایمان خونبار که پلید‌ترین فرزند زمانه است.» آنچه که شلی از آن سخن می‌گوید، می‌توان‌‌ همان موانع استقرار حقوق بشر نیز تاویل کرد. یعنی صرف نظر از عامل زور سازمان یافته یا ایدئولوژی‌هایی که سرکوب سیاسی را توجیه می‌کند، سنت‌های کهنه و دست و پاگیر ارتجاعی، جنایت‌ها و خفقانی که در چارچوب قوانین ناعادلانه جاری ظاهری مشروع می‌یابند و اعتقاد‌ها و باورهای به ظاهر مقدس که در مقابل هر تحول ترقی خواهانه مقاومت می‌کند، تعارض‌های جدی‌تر و پایدارتری در متن سلول‌های اجتماعی در مقابل حقوق بشر و عدالت و آزادی توام با آن پدید می‌آورند.» امید به فراگیری و اجرای حقوق بشر در آینده نزدیک در ادامه این مراسم «محمد علی دادخواه» حقوق‌بان و فعال حقوق بشر نیز به موضوع رسمیت یافتن ضمانت اجرا در مباحث حقوق بشری اشاره کرد و در ابتدا گفت: «قبل از پرداختن به موضوع سخن، به جاست نسبت به تقسیم ویژه‌ای که در علوم اجتماعی وجود دارد توضیح اندکی بیان کنم. بنابر یک تقسیم بندی پذیرفته شده، علوم اجتماعی به ۲ گروه توصیفی و دستوری تقسیم می‌شود؛ که علوم دستوری همراه با باید‌ها و چگونگی کاربری و در علم حقوق همراه با ضمانت اجراست. ویژگی خاصی که حقوق را از سایر علوم مجزا می‌کند دستوری بودن آن است؛ همانند قانون که در موضع مقایسه با اخلاق از ضمانت اجرا برخوردار است.» عضو موسس کانون مدافعان حقوق بشر همچنین گفت: «برای دریافت دادگاه بین المللی کیفری باید توجه داشت که این دادگاه ویژگی‌های یک دادگاه بیان شده در قانون را دارا است، با این تفاوت که تنها تعقیب اشخاص و افراد حقیقی را به عهده دارد و علت تشکیل آن گسترش جنایات و اقدام‌های ضد حقوق بشری بود که پس از تشکیل سازمان ملل در سال ۱۹۴۵ و بعد از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در ۱۹۴۸ پدیدار شد. البته پیش از این دادگاه‌های بین المللی پس از جنگ جهانی دوم در آلمان و ژاپن تشکیل شده بود. همچنین در رواندا و جنایات دیگر نیز دادگاه‌های ویژه از طرف سازمان ملل تشکیل شده بودند.» این وکیل و مدافع حقوق بشر خاطرنشان کرد: «در سال ۱۹۹۸ اساسنامه ICC دادگاه بین المللی کیفری به گونه‌ای تنظیم شد که نخست دو اصل حقوق جزا را دگرگون کرد: یکم) اصل درون مرزی بودن حقوق جزا، و دوم) مصونیت سران و مسئولان کشور‌ها و به دنبال آن چند قاعده دیگر نیز بنیان گذاشته شد که از دادگاه ژاپن و آلمان سرچشمه می‌گرفت. قواعدی چون «فرض بر دانایی و توانایی رهبران کشور‌ها است» یا «اصل مسئولیت مفروض فرمانداران و حکمرانان» و «اصل مسئولیت الزامی هر حاکم و حکمران نسبت به جرائم کلیه افراد تحت امرش» که بر پایه این ساختار (که مستقل از شورای امنیت بنیان نهاده شد) امروز می‌توان به فراگیری و اجرای حقوق بشر در آینده‌ای نه چندان دور امیدوار بود.» محمد علی دادخواه سخنرانی خود را با این بیت به پایان رساند: «ظلم ماری ست که هرکه پروردش – اژدهایی شود، فرو بردش.» کميته گزارشگران حقوق بشر Committee of Human Rights Reporters

۱۳۹۱ آذر ۲۵, شنبه

لینک جدید کلیپ روز 8 دسامبر






( اطلاعیه ۳۷۶)





   سوز دم اين آتش بيدادگر بنياد                 ميکنم فرياد، ای فرياد، ای فرياد

 
ماده 3 پيمان نامه جھانی حقوق کودک  

2. كشورھاي عضو متعھد ميشوند حمايت و مراقبتي كه براي رفاه كودك ضروري است را با توجه به حقوق و تكاليف
والدين، سرپرستان قانوني، يا ديگر اشخاصي كه به طور قانوني مسئول كودك ھستند، تضمين نمايند و در اين راستا كليهي
اقدامات قانوني و اجرايي ازم را به عمل خواھند آورد.
3. كشورھاي عضو اطمينان حاصل خواھند كرد كه مؤسسات، خدمات و دستگاهھاي مسئول مراقبت و حمايت از كودكان،
به ويژه در زمينهھاي ايمني، بھداشت، از حيث تعداد و مناسب بودن كاركنان و نيز نظارت شايسته، با معيارھايي كه توسط
مقامات واجد صاحيت مقرر شده است منطبق باشند. 



                      بچه ھا سوختند، وزير خنديد 



 

                              

گوشه ای از حوادث  
گاز گرفتگی دانش آموزان و مرگ چھار دانش آموز در خوی،  
اتصال سيم برق در مدرسه ای در مرودشت،  
آتش سوزی در روستای بيجارسر شفت از توابع فومن،  
آتش سوزی در روستای سفيان چھارمحال و بختياری،  
آتش سوزی درمدرسه شھيد رحيمی روستای درود زن فارس،  
آتش سوزی درمدرسه نصرت آباد زاھدان،  
آتش سوزی درخوابگاه دبيرستان دخترانه بيدخت،  
آتش سوزی در خوابگاه دبيرستان دريانوردی چابھار،  
آتش سوزی درمدرسه اتحاد سلماس،  
آتش سوزی در مدرسه دخترانه شين آباد پيرانشھر  
شما قضاوت کنيد:
تاسيس يک بيمارستان ٢٢٠ تخت خوابی، ١٧ مدرسه و يک نيروگاه ٢۵٠ مگاواتی برق در عراق،  
الحيدريه نجف معادل ۴٠٠ ميليارد تومان،  
ساخت يک نيروگاه سيکل ترکيبی با ظرفيت ۵٠٠ مگاوات در ٔ منطقه ٔ
اھداء يک واحد ١۶٢ مگاواتی به زائران و اھالی استانھای کربا و نجف،  
ساخت گنبد حرمين عسگريين با 23000 خشت طا کاری،  
آماده گی ضريح حرمين عسگريين با 4000. کيلو نقره و 70 کيلو گرم طا،  
تامين ٧٠ درصد نفت سريانکا،  
وام ۶۵ ميليون داری برای برق رسانی به مناطق روستايی سريانکا  
تاسيس شبکۀ تلوزيونی سراسری برای ونروئا،  
کمک٧ ميليون داری برای ساخت فرودگاه در سنت وينست،  
کمک ١٠٠ ميليون داری  برای بازسازی به افغانستان عاوه بر کمکھای قبلی،  
ساخت ۵٠٠ واحد مسکونی در کومور،  
تامين مالی ساخت دو نيروگاه در اکوادور،  
احداث ده ھزار واحد مسکونی در کشور نيکاراگوئه
 
وام ھای بدون بھره و درازمدت بھمراه کمکھای باعوض:  
330 ميليون دار به پاکستان / يک تا دو ميليارد دار سوريه / عراق يک ميليارد دار / وام يک ميليارد و 950
ميليون داری به سريانکا / کمک 125 ميليون داری برای جاده بازسازی لبنان / وام بدون بھره يک ميليارد
داری به بوليوی/ وام 225 ميليون داری به ونزوئا / کمک به اکوادور 40 ميليون دار / کمر 2 ميليون دار /
کنيا يک و نيم ميليون دار / حماس 521800000 دار / زيمباوه 41600000 دار / نيکاراگوئه 352 ميليون
دار / کامبيا دو ميليون دار/ تانزانيا يک و نيم ميليون دار......
کانون دفاع از حقوق بشر در ايران ضمن محکوم نمودن اين جنايات آشکار، اعام ميدارد که ھزينه نمودن
سرمايه ھای ملی کشور ايران در کشورھای ديگر به ھر بھانه ای پذيرفتنی نيست.
با ماده3 . بند ھای 2 و3  پيمان نامه جھانی حقوق کودک در تضاد، مانع از مالکيت به حق کودکان اين
مرزوبوم از شرايط مناسب آموزشی و نيز برخورداری ازمدارسی مطابق با استانداردھای جھانی است.      
  376
کانون دفاع از حقوق بشر در ايران  
کميته دفاع از حقوق کودکان و نو جوانان  

۱۳۹۱ آذر ۲۳, پنجشنبه

فراخوان جلسه ماهانه نمایندگی سوئیس کانون دفاع از حقوق بشر در ایران




   

                 فراخوان جلسه ماهانه نمایندگی سوئیس                کانون دفاع از حقوق بشر در ایران


            وضعيت حقوق بشر در ايران (آبان 91)

                 گزارش و تحليل خبر، سخنرانی، بحث وگفتگو

  



گزارش و تحليل اخبار:  
رضا حاجی پور:   
اخبار نقض حقوق بشر در آبان ماه و تحليل آن  


سخنرانان و موضوع سخنرانی:
   
فرشاد لک:   
نگاھی به وضعيت اقليتھای دينی و مذھبی در ايران  .


محمد جاويد گوانی :   
ديدگاه حقوق بشر در خصوص عدم صدورحکم اعدام  


مقاله خوانی توسط محمد احمدی 

زمان:  يکشنبه  16 دسامبر 2012 ساعت 18.00 به وقت اروپای مرکزی
مکان: سوئيس، زوريخ  
Glärnischstrasse 10 , 8102 Oberengstringen

 امکان دسترسی 
 tram(13frankental )   va   bus 308 ya 304 

حضور در اين جلسه آزاد است و در صورت فاصله مکانی ميتوانيد از طريق پالتاک ما را ھمراھی نمائيد.  

 پالتاک  :    javid gavani                                  

مسئول جلسه:   محمد جاوید گوانی 

منشی جلسه:   داوود شجاعی


            کانون دفاع از حقوق بشر در ایران / نمایندگی سوئیس
  

۱۳۹۱ آذر ۲۲, چهارشنبه

ایران دومین زندان بزرگ روزنامه‌نگاران در جهان








  «کميته حمايت از روزنامه‌نگاران» در گزارش سالانه خود از ترکيه، ايران و چين به عنوان بزرگترين زندان خبرنگاران و روزنامه‌نگاران در جهان نام برد.

در گزارش سالانه این سازمان مدافع حقوق روزنامه‌نگاران که مقرش در نیویورک است، ايران با داشتن ۴۵ روزنامه نگار زندانی در رده دوم جهانی قرار دارد.

در اين گزارش به مرگ ستار بهشتی وبلاگ نويس جوان ایرانی در زندان اوين، اشاره شده است.

در سال جاری ميلادی ۲۳۲ روزنامه نگار در کشورهای مختلف جهان زندانی شدند.
«کميته حمايت از روزنامه‌نگاران» می گويد دولت ترکيه با استفاده از قانون ضد تروريسم گروههايی را که فعاليتشان ممنوع شده با گروههای تروريستی يکسان قلمداد می کند.

محمد علی بيراند،‌ يکی از  روزنامه‌نگاران برجسته ترکيه نيز به خبرگزاری آسوشيتدپرس گفته است دولت آن کشور  بين آزادی بيان و تروريسم تمايزی  قائل نمی شود.

در سال جاری چين هم با ۳۲روزنامه نگار زندانی در رتبه سوم بدترين کشورهای جهان برای روزنامه نگاران معرفی شده است.

۱۹ تن از اين روزنامه‌نگاران از تبت و يا منطقه اويغورستان هستند که بخاطر نوشتن گزارش هايی درباره تنش های قومی زندانی شده اند.

«کميته حمايت از روزنامه‌نگاران» در گزارش سالانه خود تاکيد کرده است که بخش بزرگی از روزنامه نگاران زندانی از خبرنگاران داخلی هستند که از طرف دولت خودشان بازداشت و زندانی شده اند.

به گزارش «کميته حمايت از روزنامه‌نگاران» آمار سال جاری بيانگر بدتر شدن وضعيت روزنامه نگاران در جهان است. سال گذشته تعداد روزنامه نگاران زندانی ۵۳ نفر کمتر از امسال بود.

بر پايه اين گزارش بيش از ۱۳۰ روزنامه‌نگار با اتهاماتی مانند تروريسم، خيانت به کشور و فعاليت های خرابکارانه راهی زندان شده اند.

۱۳۹۱ آذر ۲۰, دوشنبه

سرمای طاقت فرسا در مناطق زلزله زده و کمبود پتو و لباس گرم





سرمای طاقت فرسا در مناطق زلزله زده و کمبود پتو و لباس گرم
جرس: با وجود توزیع هزاران پتو و البسه گرم از سوی جمعیت هلال احمر خراسان جنوبی سرمای شدید هوا در منطقه کوهستانی و زلزله‌زده زهان خواب راحت را از مردم به ویژه کودکان سلب کرده است.
به گزارش فارس سه روز از زلزله زهان می‌گذرد و همچنان بر خدمت‌رسانی‌ها افزوده می‌شود اما افزایش سردی هوا نیاز زلزله‌زدگان را روز به روز بیشتر می‌کند.
عضو شورای اسلامی شاج با اشاره به قول‌های مسئولان و مشکلات مردم دو روستای شاج و حسین‌آباد گفت: زلزله‌زدگان مکانی برای انباشت وسایل خود که از زیرآوار در می‌آورند ندارند که به ناچار خانواده‌هایی که وسیله نقلیه دارند به روستاهای مجاور یا شهر منتقل می‌کنند ولی روستاییانی که خودرو ندارند مجبورند این وسایل را زیر باران و طوفان گوشه‌ای انبار کنند.
رضا دهقانی در زمینه میزان سرمای شدید هوا به ویژه در شب تاکید کرد: البسه گرم توزیع شده ولی به میزان کافی نیست و شب‌های منطقه کوهستانی شاج و حسین‌آباد بسیار سرد و طاقت فرساست.
وی افزود: شب‌ها مردم به ویژه کودکان و زنان با چندین لباس گرم بر تن می‌خوابند ولی هنوز از سرما به خود می‌لرزند. 

روز حقوق بشر در سال ۱۳۹۱ شهادتنامه مهناز پراکند از اوج فشارها بر روی وکلای دادگستری


Iran Human Rights Documentation Center
<http://cts.vresp.com/c/?IranHumanRightsDocum/7f385946b2/88ce87f1a6/99aa
538846>



ا(20 آذر 1391) – امسال در روز حقوق بشر، وکلای حقوق بشر همچون نسرین
ستوده، محمد علی دادخواه، محمد صیف زاده، عبدالفتاح سلطانی و دیگر وکلا به
خاطر وکالت موکلین خود در مسائل حساس سیاسی در زندانهای جمهوری اسلامی
ایران محبوس هستند. تهدید استقلال وکلا در جمهوری اسلامی ایران در طی
سالهای اخیر، به ویژه با تصویب قوانینی جهت کاهش نقش وکلا در نظام حقوقی
جمهوری اسلامی ایران، به طرز چشمگیری افزایش یافته است. مرکز اسناد حقوق
بشر ایران جهت فراهم نمودن تجربه شخصی از این روند منفی، شهادتنامه مهناز
پراکند، وکیل سرشناس دادگستری که در پی فشارهای وارده در انجام وظایفش
مجبور به ترک ایران شده است را منتشر می کند. شهادتنامه کامل دراینجا
<http://cts.vresp.com/c/?IranHumanRightsDocum/7f385946b2/88ce87f1a6/36b8
af0b7a> قابل دسترسی است.




ما را دنبال کنید.

FB
<http://cts.vresp.com/c/?IranHumanRightsDocum/7f385946b2/88ce87f1a6/43ff
ba1c3f> TW
<http://cts.vresp.com/c/?IranHumanRightsDocum/7f385946b2/88ce87f1a6/be34
4f61c5> youtube-iconsmall
<http://cts.vresp.com/c/?IranHumanRightsDocum/7f385946b2/88ce87f1a6/c53d
4cf8f2> rssicon
<http://cts.vresp.com/c/?IranHumanRightsDocum/7f385946b2/88ce87f1a6/4046
160b35>

DonateNow
<http://cts.vresp.com/c/?IranHumanRightsDocum/7f385946b2/88ce87f1a6/e2e5
671f5f/npoSubscriptionId=1002873&code=Email%20Persian>









Click to view this email in a browser
<http://hosted.verticalresponse.com/790977/7f385946b2/1470747439/88ce87f
1a6/>

اگر مایل به دریافت این ایمیل نیستید، لطفاً با موضوع «لغو عضویت» این
ایمیل را به ما برگردانید و یا به سادگی بر روی لینک زیر کلیک کنید:
"Unsubscribe " Unsubscribe
<http://cts.vresp.com/u?7f385946b2/88ce87f1a6/mlpftw>

Iran Human Rights Documentation Center
129 Church St
Suite 304
New Haven, Connecticut 06510
US

Read <http://www.verticalresponse.com/content/pm_policy.html> the
VerticalResponse marketing policy. Try Email Marketing with
VerticalResponse!
<http://www.verticalresponse.com/landing/ef/?mm/7f385946b2>

گزارش تصویری جلسه 8 دسامبر


۱۳۹۱ آذر ۱۹, یکشنبه

مجید دری، دانشجوی دربند: دانشگاه باید زنده و معترض باشد و در برابر مشتی


 
 

مجید دری، دانشجوی دربند: دانشگاه باید زنده و معترض باشد و در برابر مشتی تمامیت خواه سر خم نکند به مناسبت روز دانشجو به گزارش کلمه، این دانشجوی دربند با تبریک روز دانشجو به دانشگاه و دانشجویان و با تاکید بر اینکه دانشگاه را همچنان نماد اعتراض و مقابله با استبداد می‌دانم و معتقدم هر حرکتی از دانشگاه آغاز می‌شود و علت خفه کردن شدید دانشگاه هم این است، چرا که دانشجو تن به ذلت نمی‌دهد، می نویسد: دانشگاه باید زنده باشد، پویا باشد، معترض باشد و سر در برابر مشتی تمامیت خواه خم نکند. یادتان باشد بسیاری از هم دانشگاهیان شما ستاره دار شدند، اخراج شدند، محروم از تحصیل‌اند. یادتان باشد دانشگاه رنج کشید و نگذاشت بیرق‌اش سرنگون شود. یادتان باشد خود را از شما می‌دانند، از شمایند هر چند دور از شما. روز دانشجو به تمامی دانشجویان – اعم از در حال تحصیل و محروم از تحصیل و ستاره دار و اخراجی و… – مبارک و فرخنده. دانشجو روزت مبارک. مجید دری، که ۱۸ تیرماه سال ۸۸ بازداشت شد، مهرماه سال ۸۹، از بند ۳۵۰ زندان اوین به زندان بهبهان در استان خوزستان منتقل شد تا شش سال محکومیت خود را بگذراند. این دانشجوی دربند، در سال ۸۶ و در اعتراض به سوء مدیریت و فضای امنیتی دانشگاه علامه، ابتدا چند ترم از تحصیل تعلیق و سپس به طور کلی از ادامه تحصیل محروم شد. وی در سال ۸۷ و با همراهی سایر دانشجویان محروم از تحصیل که به دانشجویان ستاره‌دار معروف شده‌اند، «شورای دفاع از حق تحصیل» را تشکیل دادند. در جریان مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری و پس از آنکه محمود احمدی‌نژاد، وجود دانشجویان ستاره‌دار را انکار کرد و گفت که چنین دانشجویانی وجود خارجی ندارند، مجید دری نیز به همراه سایر اعضای این شورا در تجمع‌های اعتراض‌آمیزی که به منظور آگاهی افکار عمومی برگزار شد، شرکت کرد تا نشان دهد که این دانشجویان وجود خارجی دارند؛ دانشجویانی که بی‌دلیل از حق تحصیل محروم شده‌اند. متن کامل این یادداشت به شرح زیر است: شکوهٔ تاریخ بسیار است از این بیداد‌ها سینه‌ای لبریز دارد ز آتشین فریاد‌ها رویگردان است از خودکامگان فتنه جو منزجراز حاکمان جور و استبداد‌ها گاه از بیداد فرعون است بر موسی خجل‌گاه نفرین می‌کند بر سیرت شدّاد‌ها تا جهان بوده است، این بوده ست کز نامردمان می‌رسد بر صاحبان زور و زر امداد‌ها در بهبهان، مداحی بوده است به نام «گله دارزاده». نقل است که او را کشته‌اند، چندی بعد از خواندن نوحه‌ای که ابیات فوق بخشی از آن است. خیلی زیبا خوانده، پیشنهاد می‌کنم گوش کنید. «گله دارزاده» که ۵-۴ سالی می‌شود که رفته، مورد احترام بسیاری است و از آنچه که دورادور می‌شنوم و می‌بینم، دوستش دارند؛ شاید چون مرده و دیگر نیست. شاید از آن باب که مردمان دوست دارند قهرمانشان کشته شود و یا از آن رو که حرف دلشان را او جرأت بیان یافته…؛ بگذریم. شاید تحلیل شرایط و اوضاع در موقعیتی که من هستم درست نباشد؛ محیطی بسته، تا حدودی ایزوله و دور از اجتماع. پس بهتر که به نقد کشیده شود و اشتباهاتش گفته شود تا دست کم در جهل مرکب نمانم و واقعیت را بفهمم. پس یافتن ایراد و اشکال و نقدش با شما (البته اگر خواننده‌ای داشت!). ۱- چندی است صحبت از فیس بوک آنقدر پررنگ و لعاب شده که کمتر کسی ست که از آن چیزی نشنیده باشد. عصر ارتباطات است و اطلاع رسانی و تبادل افکار و اخبار. دوستی می‌گفت اکنون در زمانی هستیم که خبررسانی بر ضدّ خودش عمل می‌کند. چرا؟! آن زمان که فیس بوکی نبود و وبلاگ و انواع شبکه‌های ماهواره‌ای و اینترنتی، چون همه در انتظار خبر بودند اگر شب نامه‌ای به دستشان می‌رسید با ولع از اول تا آخرش را می‌خواندند و اگر می‌توانستند به دیگری هم می‌دادند. اما حالا از بس که حجم اخبار بالاست آن دقت و حرص وجود ندارد و هر یک از ما از کنار خبر و اتفاقی به سادگی می‌گذریم. این است که حالا شده ضد خود. تحلیل او درست و بجا بود – به زعم من – البته کمی اغراق گونه. اما مگر جز این است که هر روز با حجم گسترده‌ای از خبر‌ها روبرو می‌شویم؟! و این امر، سنسورهای ما را تا حدودی از دقت و تمرکز بر موضوعی خاصّ می‌اندازد؟! یا از کنارشان بی‌تفاوت می‌گذریم؟! اگر خبری تیتر شود توجه بیشتری می‌کنیم و خبرهای ریز‌تر را – حتی اگر مهم‌تر باشند – کمتر مورد توجه قرار می‌دهیم؟! ۲- دنیای مجازی آفتی دیگر هم دارد: دورویی. من پشت کامپیو‌تر می‌نشینم. هر چه می‌خواهم می‌گویم و می‌نویسم با نامی غیرواقعی. ترس ردگیری و شناسایی ندارم. پس هر چه از ذهنم می‌گذرد بر زبان می‌آورم بدون آنکه نگران تبعاتش باشم. تند‌ترین موضع‌ها را نسبت به مسائل مختلف می‌گیرم و رادیکال‌ترین اقدامات را پیشنهاد می‌کنم. در صورتی که هیچ کدام از این اقدامات پیشنهادیَم را انجام ندهم، کسی مورد بازخواستم قرار نمی‌دهد که چرا خود گفتی و نکردی، نایستادی، در رفتی!؟ و می‌توانم فردا طلبکارانه بیایم و بقیه را به باد انتقاد بگیرم که شما ترسویید، شما خائن‌اید و هزار و یک انگ و توهین بار دیگران کنم. مرا که کسی نمی‌شناسد، پس بر منِ واقعی‌ام هیچ خدشه‌ای وارد نمی‌شود و منِ مجازی‌ام هر روز بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌شود مثل حباب. ناپلئون می‌گوید – نقل به مضمون – چیزی را بگو که بتوانی بنویسی، چیزی را بنویس که بتوانی امضاء کنی، و چیزی را امضاء کن که بتوانی عمل کنی. دقیقاً عکس دنیای مجازی. می‌گویی و می‌نویسی بدون اینکه امضاء و یا عمل کنی. فاجعه از اینجا آغاز می‌شود و با حرف‌ها و موضع گیری‌هایم شرایط را رادیکال می‌کنم و بسته، و کسانی که در میدان‌اند را به مخمصه می‌اندازم و مورد هجمه و بالطبع ضرب امنیتی-اطلاعاتی قرار می‌دهم. پس بخشی از نیرو و توان اجتماع خواسته یا ناخواسته به دست من به هدر می‌رود. ۳- حال بیایید حالتی را متصور شویم که منِ باخودم، با منِ واقعی‌ام حرف می‌زنم. آیا بیشتر فکر نمی‌کنم؟ شرایط و اوضاع و احوال را در حرف‌ها و تحلیل‌هایم نمی‌گنجانم؟! موضع گیری‌هایم عاقلانه‌تر نمی‌شود و یا دست کم در حدّ توانم؟! منطقی‌تر به رصد می‌پردازم سپس می‌گوییم و پای حرفم هم می‌ایستم. یک نتیجهٔ بهتری را هم در پی خواهد داشت. می‌دانیم در این دنیای مجازی نیروهای نفوذی زیادند – به نقل از فرمانده جنگ سایبری بیش از هفت هزار نفر نیرو در فضای مجازی فعالند. اندک اندک چهره‌ها شناخته می‌شوند و جای جولان این افراد تنگ و تنگ‌تر. مافیا – با اشاره به بازی مافیا – شناسایی می‌شوند، صد البته خطر هم دارد. شناسایی، دستگیری و… اما مگر قرار نیست پای حرفمان بمانیم و از آن دفاع کنیم؟ باید باور کنیم که هیچ کس برای ما دل نمی‌سوزاند. کشورهای دیگر اول منافع خودشان را مورد نظر قرار می‌دهند، بعد اگر چیزی ماند به ما می‌دهند. پس در ابتدا باید خودمان پای کار شویم. اگر گفتیم و دستگیر هم شدیم باید بدانیم که دست کم ثابت کرده‌ایم اینکه گفته می‌شود در ایران «آزادی بیان» وجود دارد دروغی بیش نیست. به نوعی دست به یک مبارزهٔ مدنی می‌زنیم؛ خواسته‌هایمان را می‌گوییم و هزینه هم می‌دهیم و باید بدانیم که مشروعیت طرف مقابل هم با افزایش تعداد زندانی‌های سیاسی-عقیدتی‌اش به شدّت زیر سؤال می‌رود. مدرک بلا شک‌اش هم تعداد زندانیانی است که به جرم اعلام نظرشان در زندانند. شاید گفته شود چون خودش در زندان است اینطور می‌گوید. نمی‌دانم، شاید درست بگویند. اما می‌دانم که از دورویی و تحمیل هزینه‌ام به شانهٔ دیگران بیزارم. در دفاع از این حرف می‌گویم: یا حرف نمی‌زدم (روش اول) یا اگر حرف زدم جوابش را هم در نظر می‌گرفتم (روش دوم). ۴- راهِ سومی هم هست: «می‌گذاریم شرایط مناسب شود، بعد…». من هنوز نفهمیده‌ام مگر شرایط را غیر از خود ما کس دیگری می‌سازد؟! عوض می‌کند؟! خب اگر شرایط آن طور که شما می‌گویید بشود، چه نیازی به گفتن شماست؟! مگر ما از شرایط موجود گله نداریم؟! چه کسی می‌خواهد بر این شرایط ترک بیندازد؟! کسی غیر از خود ما؟! چه کسی باید در ساختن و پایه ریزی شرایط بهتر سهیم باشد؟! کسی غیر از خود ما؟! همیشه باید منتظر بمانیم تا دیگران بیایند و جان بر کف شرایط را برای حضور ما (!!!) فراهم آورند. چرا آن دیگران خود ما نباشیم؟! چرا نباید باشیم؟! فکر نمی‌کنید زمان قهرمان سازی گذشته؟! به این نتیجه نرسیده‌اید که خود قهرمان باشیم؟! همه با هم؟! آری سخت است، خیلی سخت. اما بهتر نیست تا خود به گود بیاییم و بیازماییم که چند مرده حلاجیم؟ که سهیم باشیم در فردا؟! و سؤالی دیگر. همانطور که ما در بهتر شدن شرایط نقش خواهیم داشت، آیا این وضعیت و شرایط موجود تقصیر ما نبوده؟! یعنی ما باعث به وجود آمدن این شرایط نشده‌ایم؟! دست پخت خودمان بود. با تووزدن، با جاخالی کردن، با بی‌تفاوتی، با اغماض، با تعلل، با تک روی، با رادیکالیسم، با کندروی…. پس حالا بر عهدهٔ چه کسی ست که شرایط را عوض کند؟ کسی غیر خود ما که در به وجود آمدنش نقش داشته‌ایم؟! حال ما خودمان را با منِ مجازیمان حسابی سرگرم کرده‌ایم – یا شاید سرگرم کرده‌اند – و به خود هم القاء کرده‌ایم که سکوت بهترین فریاد است. شرایط موجود هم که حسابی به نفع طرف مقابل است، می‌شود گفت یک شرایط رویایی. صدا، اعتراض، فریاد، دردسر هم هیچ!! پس دیگر چه دلیلی وجود دارد که بخواهند کوچک‌ترین تغییری ایجاد کنند؟! طی چه حساب و کتابی؟! کلّی هزینه داده‌اند که به اینجا رسیده‌اند، حالا چرا باید فراموش کنند؟! تا حالا شنیده‌اید که حکومتی بدون فشار و اعتراض روشش را عوض کند؟! مگر نه این است که تب سنجِ اعتراض میزان رضایت یا عدم رضایت را اندازه می‌گیرد؟! گاهی حتی خودمان دچار این توهم نمی‌شویم که حتماً رضایت دارند که چیزی نمی‌گویند؟! پس از آن‌ها که شرایط موجود بر وفق مرادشان است چه انتظاری داریم؟ اختلاس سه هزار میلیاردی، زمین خواری آقازاده، تورم افسار گسیخته و…؛ اگر در مقابل هر کدام از این‌ها با یک فشار نسبی از افراد حقوقی و حقیقی با مطالبهٔ مشخص و مارک دار طرف بودند، این طوری می‌توانستند از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند و دیگری را مقصر جلوه دهند و آخر هم هیچ؟! واقعاً اگر در رابطه با فاجعهٔ کهریزک اعتراض شدید شده بود، آیا امروز شاهد مرگ «ستار بهشتی» بودیم؟! و آیا سکوت امروزمان زمینه‌ای را برای اتفاقات بعدی مهیا نمی‌سازد؟! مرگ ستار بهشتی‌ها؟! آیا زمان آن نرسیده که از تجربه‌های گذشته‌مان اندکی بهره بریم؟! ایراد کار کجاست؟! چرا اینجاییم؟! ما را چه شده؟! مرگ «ستار بهشتی» یک فاجعه بود، فاجعه. بدین وسیله از خانوادهٔ ایشان و جامعهٔ وبلاگ نویسان دردمندانه تسلیت عرض نموده و تنها می‌توانم امیدوارم باشم که با ریش تراشی سر و ته قضیه هم نیاید. این امر پیگیری جدی و مطالبهٔ جمعی را در دفاع از ایشان و شناسایی و محاکمهٔ عادلانهٔ آمر و عاملانش را می‌طلبد تا شروعی باشد برای جلوگیری از تکرار مجددش. در آخر روز دانشجو را به دانشگاه و دانشجویان عزیز تبریک عرض می‌نمایم. دانشگاه را همچنان نماد اعتراض و مقابله با استبداد می‌دانم و معتقدم هر حرکتی از دانشگاه آغاز می‌شود و علت خفه کردن شدید دانشگاه هم این است، چرا که دانشجو تن به ذلت نمی‌دهد. پس دانشگاه باید زنده باشد، پویا باشد، معترض باشد و سر در برابر مشتی تمامیت خواه خم نکند. یادتان باشد بسیاری از هم دانشگاهیان شما ستاره دار شدند، اخراج شدند، محروم از تحصیل‌اند. یادتان باشد دانشگاه رنج کشید و نگذاشت بیرق‌اش سرنگون شود. یادتان باشد خود را از شما می‌دانند، از شمایند هر چند دور از شما. روز دانشجو به تمامی دانشجویان – اعم از در حال تحصیل و محروم از تحصیل و ستاره دار و اخراجی و… – مبارک و فرخنده. دانشجو روزت مبارک. ای مفتی شهر از تو پرکار تریم با این همه مستی ز تو هشیارتریم تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بده کدام خون خوارتریم مجید درّی آذر ۹۱ زندان بهبهان
http://www.rahesabz.net/story/62855/

۱۳۹۱ آذر ۱۵, چهارشنبه

فراخوان کميته دفاع از حقوق اقوام و ملل ايرانی به مناسبت در 10 دسامبر روز جھانی حقوق بشر 10 دسامبر


                                 فراخوان  

       روز جھانی حقوق بشر و جمھوری اسامی ايران  

سخنرانی، داستانخوانی، بحث و گفتگو  
سخنرانان و موضوع سخنرانی:  
سحر محمدی: بازمانده پنج جانباخته دھه 60  
جمھوری اسامی و سی وسه سال جنايت   
سيدحنيف ساجدی: کنشگر مدنی و فعال حقوق بشر  
اھميت آزادی زن در سکواريسم  
داستانخوانی: ميترا درويشيان نويسنده و فعال حقوق بشر 

مکان: فضای مجازی (پالتاک)
Paltalk:
    Social Issues and Politics
   Human Rights
Kanoone Defa az Hoqoq Bashar dar Iran


زمان: دوشنبه 10 دسامبر 2012 ساعت 19.00 به وقت اروپای مرکزی
برگزار کننده: مھدی داداش زاده  


کانون دفاع از حقوق بشر در ايران   
کميته دفاع از حقوق اقوام و ملل ايرانی   

فراخوان 8 دسامبر به مناسبت 10 دسامبر روز جھانی حقوق بشر



                                فراخوان  
        
         به مناسبت 10 دسامبر روز جھانی حقوق بشر
  
سخنرانی، شعرخوانی، بحث و گفتگو  
تقدير از ھمکاران و ھمياران فعال در سال گذشته کانون  
سخنرانی:  
آقای جھانگير گلزار: محقق، فعال حقوق بشر و عضو ھيئت تحريريه نشريه انقاب اسامی در ھجرت    
چرا دفاع از انسانھا وظيفه ماست؟  
اجرای موزيک زنده:   
خانم مھناز روشن، آقايان مھدی کھن، آرش صفائی  
داستانخوانی:   
توسط نويسنده و فعال حقوق بشر، خانم ميترا درويشيان   
شعر خوانی:   
خانمھا: انسيه حنيف نژاد  
آقايان: کامران شريف پور سولکانی، محسن بھرخو، مھدی فراھانی، روزبه کيال قزوينی  
 زمان: شنبه   8  دسامبر 2012 ساعت 15.00 به وقت اروپای مرکزی
 مکان:   
 Elisenstrasse 10
 30451 Hannover 
  
امکان دسترسی: خط 10 ايستگاه Am Küchengarten (ايستگاه پنجم از بانھوف بسمت Ahlem)
 مسئول جلسه:  کامران شريف پور سولکانی،  
  

               کانون دفاع از حقوق بشر در ايران   

۱۳۹۱ آذر ۱۳, دوشنبه

فراخوان جلسه مجمع عمومی سالیانه کانون در 8 دسامبر


اعضا و مسئولين محترم کانون دفاع از حقوق بشر در ايران


جلسه مجمع عمومی ساليانه کانون در سال 2012 روز شنبه 8 دسامبر ساعت 11 بوقت اروپای مرکزی در نمايندگی ھانوفر    در 4
بخش برگزار خواھد شد. بديھيست حضور کليه اعضا، مسئولين و غير مسئولين در اين جلسه ضروری است
بخش اول: بررسی عملکرد يکساله مسئوان کانون
خوش آمد گوئی، معرفی کانديداھا و اعام برنامه توسط مسئول جلسه 10 دقيقه  
ساعت 11.10 گزارش ھيئت رئيسه کانون 20 دقيقه
ساعت 11.30 گزارش امور مالی کانون 10 دقيقه
ساعت 11.40 گزارش ساليانه مسئولين نمايندگی ھای کانون 30 دقيقه
ساعت 12.10 گزارش ساليانه مسئولين کميته ھای کانون 30 دقيقه
ساعت 12.40 گزارش روابط عمومی 10 دقيقه
ساعت 12.50 گزارش مسئول نشريه 10 دقيقه  
ساعت 13.00 گزارش مسئول امور اينترنتی 10 دقيقه  
ساعت 13.10 گزارش مسئول امور پژوھشی 10 دقيقه
ساعت 13.20 گزارش دفتر مشاوره و پژوھشھای فرھنگی 10 دقيقه
بخش دوم
ساعت 13.30 آشنايی اعضاء با نظرات و عملکرد آتی کانديداھا 20 دقيقه
بخش سوم
ساعت 13.50 رای گيری، خواندن آرا و اعام نتيجه
ساعت 14.20 پذيرايی
بخش چھارم  
ساعت 15.00 خير مقدم به ميھمانان و معرفی و عملکرد کانون در سالھای اخير بوسيله ھيئت رئيسه کانون 15 دقيقه
ساعت 15.15 مراسم تقدير وتشکر از ھمکاران و ھمياران کانون 15 دقيقه
ساعت 15.30 اجرای موزيک زنده توسط ھنرمندان کانون 30 دقيقه
ساعت 16.00 سخنرانی آقای حميد حميدی: محقق و فعال حقوق بشر حقوق بشر و جمھوری اسامی ايران  
ساعت 16.30 شعر خوانی توسط ھمکاران کانون آقايان: کامران شريف پور سولکانی، محسن بھرخو، مھدی فراھانی،
روزبه کيال قزوينی    
ساعت 16.50 داستانخوانی: خانم ميترا درويشيان، نويسنده و فعال حقوق بشر
ساعت 17.10 سخنرانی آقای جھانگير گلزار: محقق و فعال حقوق بشر و سردبير نشريه انقاب اسامی در تبعيد
چرا دفاع از انسانھا وظيفه ماست ؟  
ساعت 17.40 پرسش و پاسخ ، بحث گفتگو
ساعت 18.30 پايان جلسه
يادآوری:
1 . حضور بموقع شما باعث برگزاری منظم جلسه خواھد گرديد و بنا داريم که با ھمکاری و ھمراھی شما جلسه در زمان تعيين شده آغاز و
پايان يابد
2 . ھمکاران محترم پيشنھادات و انتقادات خود را در زمان ازم بيان کرده تا زمان جلسه طبق روال پيش بينی شده برگزار شود.
 مکان:  
 Elisenstrasse 10
 30451 Hannover
 امکان دسترسی: خط 10 ايستگاه Am Küchengarten (ايستگاه پنجم از بانھوف بسمت Ahlem)
 زمان:  شنبه  8  دسامبر 2012 ساعت 11.00 به وقت اروپای مرکزی
 مسئول جلسه:  کامران شريف پورسولکانی
 منشی جلسه:   انسيه حنيف نژاد
 
 
کانون دفاع از حقوق بشر در ايران / نمايندگی ھانوفر

۱۳۹۱ آذر ۱۲, یکشنبه

گردهمایی برای نجات جان نسرین ستوده



گردهمایی برای نجات جان نسرین ستوده

زمان : دوشنبه ۳ دسامبر ۲۰۱۲ ساعت ۱۳
مکان : میدان لوکزامبورگ ـ بروکسل





امسال پارلمان اروپا جایزه ساخاروف را به خاطر مبارزات حقوق بشری و انسان دوستانه خانم نسرین ستوده و آقای جعفر پناهی، به آنان اختصاص داده است.

باید این جایزه در ۱۳ دسامبر طی مراسمی در پارلمان اروپا در استراسبورگ به برندگان داده شود. اما هم اکنون خانم نسرین ستوده در اعتصاب غذا و در وضعیت خیلی خطرناکی به سر می برد و آقای جعفر پناهی ممنوع الخروج است.

بنا به درخواست انجمن های مدافع حقوق بشر ایرانی، پارلمان اروپا در بروکسل با نصب عکس های خانم نسرین ستوده و آقای جعفر پناهی بر سر در این پارلمان موافقت کرده است. این کار در روز دوشنبه، سوم دسامبر، انجام می شود.

برای پشتیبانی از خانم نسرین ستوده و آقای جعفر پناهی و برای سپاسگزاری از نمایندگان پارلمان اروپا، ما انجمن های ایرانی امضا کننده این بیانیه (ساکن بلژیک) به همراه شبکه «همبستگی برای حقوق بشر در ایران» ( شبکه جهانی )، همه ایرانیان اروپا، بویژه ایرانیان ساکن بلژیک را به یک گردهمایی در روز سوم دسامبر، در برابر پارلمان اروپا در بروکسل فرا می خوانیم.

سخنرانان:

ایزابل دوران، معاون پارلمان اروپا ـ بلژیک،
باربارا لوخبیلر، رئیس کمیسیون حقوق بشر پارلمان اروپا ـ آلمان
تاریا کرونبرگ، رئیس هیئت نمایندگی پارلمان اروپا در امور ایران ـ فنلاند،
زکیا خطابی، سناتور، حزب سبز بلژیک ( اکولو) ـ بلژیک
شهلا شفیق، نویسنده و پژوهشگر، فعال جنبش زنان و عضو کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی ـ پاریس،
فاطمه رضایی، فعال حقوق زنان، عضو شورای هماهنگی شبکه همبستگی برای حقوق بشر در ایران و از حامیان مادران پارک لاله دورتموند - آلمان،
مسعود اسدالهی، نویسنده، کارگردان، بازیگر تئاتر، سینما و همکار جعفر پناهی ـ آمریکا،
پیر وانری، استاد دانشگاه آزاد بروکسل، خبرنگار کوریه انترناسیونال و از موسسین کمیته پشتیبانی از بهمن احمدی امویی و ژیلا بنی یعقوب ـ بلژیک
بهمن امینی، ناشر، عضو شورای هماهنگی شبکه همبستگی برای حقوق بشر در ایران و عضو شورای هماهنگی کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی ـ پاریس،
پرویز مختاری، عضو شورای هماهنگی شبکه همبستگی برای حقوق بشر در ایران و عضو شورای همآهنگی انجمن حقوق بشر هامبورگ ـ آلمان،
حسن نایب هاشم، پزشک و مدافع حقوق بشر، وین ـ اتریش

حمید داداشلو، اتحاد برای ایران ـ بلژیک و نماینده انجمن های برگزارکننده این گردهمایی.

انجمن ها و نهادهای برگزارکننده:

اتحاد برای ایران ـ بلژیک، عضو شبکه همبستگی برای حقوق بشر در ایران
اروپرس، عضو شبکه همبستگی برای حقوق بشر در ایران

امید
پرسپولیس
رازی

حمایت از خانم نسرین ستوده



لطفآ امضا و به اشتراک بگذارید . لینک زیرآدرس پایگاه اطلاع‌رسانی عفو بین‌الملل استرالیا است. نام واعلام حمایت شمامحرمانه خواهد ماند. چنانچه به هردلیلی نتوانستید امضا کنید، لطفا با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

This urgent appeal is part of 'Write for Rights' 2012 campaign, the world's largest annual letter writing event. Writes for rights Write a letter, save a life http://www.amnesty.org.au/action/action/30434/?utm_medium=facebook&utm_source=3Pshare&utm_campaign=IAR

نسرین ستوده: چرا بچه ی 12 ساله ی ما را به خاطر مادر مجازات می کنید؟



دوستان گرامی

لطفا با پخش و انتشار بیانیه زیر به همراه لینک امضادر سایت ها و پخش آن دربرنامه های خیابانی و ارسال آن به سازمان ها و شبکه های گوناگون فمنیستی وحقوق بشری و.. در همبستگی جهانی برای نجات نسرین ستوده و تحقق خواسته اش
مشارکت کنیم.
این بیانیه تا کنون به زبان های فارسی، انگلیسی، عربی، آلمانی، سوئدی ترجمه شده است.
بیانیه به زبان فرانسه در حال ترجمه است.
روز دوشنبه نخستین فهرست امضاها منتشرمی شود.

در دفاع از نسرین ستوده، برای نجات جان او و تامین خواسته او وارد عمل شوید

نسرین ستوده: چرا بچه ی 12 ساله ی ما را به خاطر مادر مجازات می کنید؟



English:




<https://docs.google.com/spreadsheet/viewform?formkey=dG9LYTlGcDBPelp3WT
UteDUyYzZ2UVE6MQ#gid=0>




Farsi
<https://docs.google.com/spreadsheet/viewform?formkey=dHJqR0NlaHpNd05Kb2
FOVUhQeV9FWFE6MQ#gid=0>


German


<https://docs.google.com/spreadsheet/viewform?formkey=dHFWekRxWVFzLUMzYj
ZfN0FUTkNKTWc6MQ#gid=0>



Swedish

<https://docs.google.com/spreadsheet/viewform?formkey=dGdqdVpIbDNLSWlTYm
FyMS1zQUx3LWc6MQ#gid=0>



Arabic



<https://docs.google.com/spreadsheet/viewform?formkey=dDJpTUhnSEV5OEZ5ZG
JYajRBX3FZdVE6MQ#gid=0>



Italy



<https://docs.google.com/spreadsheet/viewform?formkey=dE1mdl9CZk5pWHVKcF
RrRFdJWkgtNnc6MQ#gid=0>








-- 

Mit freundlichen Grüßen

Shahla Bahardoost


<http://www.alborznews.eu>
<http://www.alborznews.at>

<http://www.alborznews.info>

<http://www.alborznews.de>

<http://www.bahardoost.org>

<http://www.bahardoost.info>







-- 
Sie erhalten diese Nachricht, weil Sie Mitglied sind von Google
Groups-Gruppe "Ma Bishomarim".
Für das Erstellen von Beiträgen in dieser Gruppe senden Sie eine E-Mail
an <mabishomarim@googlegroups.com>
Um sich von dieser Gruppe abzumelden, senden Sie eine E-Mail an
<mabishomarim+unsubscribe@googlegroups.com>
Weitere Optionen finden Sie in dieser Gruppe unter
<http://groups.google.de/group/mabishomarim?hl=de>

--- 
شما به این دلیل این پیام را دریافت کرده‌اید که در گروه Google Groups "Ma
Bishomarim" مشترک شده‌اید.
جهت لغو اشتراک از این گروه، ایمیلی به
<mabishomarim+unsubscribe@googlegroups.com> ارسال کنید.

نامه سرگشاده خانواده دو زندانی سياسی کرد محکوم به اعدام



 


نامه سرگشاده خانواده دو زندانی سياسی کرد محکوم به اعدام خطاب به مجامع بين‌المللی وسازمانهای حقوق بشری

علی افشاری به همراه برادرش حبیب الله افشاری از سوی دادگاه انقلاب مهاباد به اتهام محاربه از طریق فعالیت تبلیغی و عضویت در یک حزب مخالف نظام از سوی دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به اعدام محکوم شده است. حکم صادره در دی ماه سال گذشته به آنها در زندان ارومیه ابلاغ شده که مدتی پیش دیوان عالی کشور حکم اعدام این دو برادر را که خواستار تجدید نظر در حکم خویش شده بودند را تائید کرد. خانواده این دو برادر محکوم به اعدام با توجه به نامه ای که به دست ستاد مرکزی کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی داده اند ، به سازمانهای حقوق بشری این چنین می نویسند. نهادهای حقوق بشر، مجامع جهانی، نیروهای مترقی و آزادیخواه ، مردم متمدن و شریف ایران همان طور که مطلع هستید از سال گذشته دو عضو خانواده ما به دلیلی ناموجه و گناهی ناکرده از سوی دادگاه انقلاب اسلامی در یک دادگاه چند دقیقه ای ، به اتهام هواداری از حزبی که سالهاست از مبارزه مسلحانه علیه حکومت جمهوری اسلامی دست کشیده و وارد فاز تبلیغاتی و فرهنگی شده ، محکوم به محاربه و اعدام می شوند. در آخرین تماسی که از وضعیت علی مطلع شدیدم که وی دچار عفونت بیشتر اعضای بدنش شده و گویا قادر به حرکت یک دست خود نیست و در پی اسرار دیگر برادرش در زندان برای انتقال وی به بیمارستان ، مسئولین زندان ملاقات آنها را با ما ممنونع کردند. لذا ما به عنوان اعضای خانواده و نزدیکان این دو زندانی سیاسی از تمامی مجامع بین المللی و حقوق بشری تقاضا داریم تا ضمن دفاع از حقوق اولیه و ابتدایی آنها ، از مسئولان زندان بخواهد تا بطور فوری با انتقال علی به بیمارستان جهت مداوای وی موافقت کنند و از مقامات قضایی جمهوری اسلامی تقاضا داریم که در دادگاهی عادلانه این دو عضو خانوادمان دادگاهی شوند چرا که تمام مدارک و شواهد دال بر بی گناهی آنها وجود دارد و بدونه هیچ دلیلی به اعدام محکوم شده اند. از کلیه نهادهای فوق و مجامع بین امللی خواهان مداخله موثر و فعال و فوری هستیم زیرا جان این دو عضو خانوادمان در خطر جدی میباشد. و مداخه موثر و حمایت تمامی انسانهای آزاده و مجامع بین المللی در مقطع حساس کنونی ازاین دو زندانی سیاسی محکوم به اعدام ، مانع از وقوع هر فاجعه وتراژدی دیگری میباشد .

خانواده دو زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدام

( علی و حبیب افشاری)

جمعه 10 آذر ماه سال 1391

۱۳۹۱ آذر ۱۰, جمعه

اطلاعیه 375



گزارش ديدار آقای وحيد احمد فخرالدين نماينده کانون دفاع از حقوق بشر در ايران و نمايندگی سوئد با جناب آقای دکتراحمد شھيد گزارشگر ويژه سازمان ملل متحد در خصوص بررسی وضعيت حقوق بشر در ايران   

  2012/11/16 مورخ

آقای وحيد احمد فخرالدين وکيل پايه يک دادگستری و فعال حقوق بشر که خود در ايران از نزديک شاھد نقض حقوق بشر وشکنجه بوده و نيز طعم تلخ زندان انفرادی را کشيده است به عنوان نماينده کانون دفاع از حقوق بشر در ايران نمايندگی
سوئد با ھماھنگی خانم مينو مھرفومنی مسول کانون دفاع از حقوق بشر در ايران نمايندگی سوئد در جلسه ای اختصاصی باآقای احمد شھيد گزارشگر ويژه سازمان ملل متحد در استکھلم ديدار نموده و در ارتباط با مسايل مربوط به نقض حقوق بشر
در ايران و نيز در ارتباط با کانون دفاع از حقوق بشر در ايران شاخه سوئد و تاش اعضای آن به ويژه خانم مينومھرفومنی به شرح ذيل مطالبی را مطرح و بررسی نمودند:در ابتدای جلسه آقای دکتر احمد شھيد به ھمراه معاونش آقای نعيم ضمن خوش آمدگويی به ايشان مختصری در ارتباط باموضوع جلسه و اھداف بررسی وضعيت حقوق بشر درايران بيان نمودند.  
ايشان در ابتدا با اين سوال که شما به عنوان قربانی نقض حقوق بشر در ايران اساسا فکر ميکنيد که حکومت جمھوریاسامی ايران حاضر و مايل به تغيير وضعيت موجود و توقف نقض آشکار مقررات بين المللی درخصوص حقوق بشر راميباشد يا خير مطرح نمودند.  
آقای وحيد احمدفخرالدين در پاسخ جواب دادند: "حکومت جمھوری اسامی ايران که دچار بحران مشروعيتداخلی است و عموما توسط اقليتی شامل فقھای شورای نگھبان و مجمع تشخيص مصلحت نظام و خبرگان رھبریو شخص رھبر و اقليتی ديگر اداره ميشود، اعتقادی به تحقق و رعايت منافع ملی مردم ايران نداشته و صرفا باايجاد محيط رعب و وحشت و سرکوب و با مخالفت با گردش آزاد اطاعات و فيلترينگ و بستن روزنامه ھایمستقل، محدوديت در ايجاد و فعاليت احزاب سياسی، مخالفت با ايجاد و فعاليت اتحاديه ھا و سنديکاھای کارگری،سرکوب دانشجويان، تحقير و سرکوب زنان، ناديده گرفتن حقوق اقليتھای مذھبی مندرج در قانون اساسی و بهرسميت نشناختن ساير اقليتھای مذھبی موجود در ايران، اخال در صلح خاورميانه، صدور ترور و خشونت و نيزصدور انقاب اسامی به خارج از مرزھا سعی در بقای حکومت خويش دارد. حکومت جمھوری اسامی که خودرا منبعث از تعاليم فقه شيعه دوازده امامی ميداند، ساير قرائتھای دينی و مذھبی را به رسميت نشناخته و اساسا
اعتقادی به جھانشمول بودن و عموميت داشتن قوانين مربوط به حقوق بشر و استانداردھای جھانی موجود در اينخصوص نداشته و مدعی است که حقوق بشر ھمان قوانين موجود در قواعد ناشی از فقه شيعه دوازده امامی استو اغير.  جمھوری اسامی و کشورھايی از اين دست اعتقادی به عقل بشر و خرد جمعی جھت اداره اموراجتماعی زندگی بشری نداشته و سرمنشا ھمه قوانين را در قالب وحی الھی با تلقی خاص خود از مذھب ميدانند.
جمھوری اسامی با اعتقاد به اينکه حقوق بشر يک امر داخلی و در چھارچوب و سايق ملی دولتھا ميباشد به نحودلخواه با اتباع خويش به شديدترين وضع ممکن برخورد ميکند.  لذا در جوامعی که ساختاری نظير جمھوری اسامی ايران داشته که در آن رھبر يا ولی فقيه حاکم مطلق تمامیشئون زندگی مردم و مملکت است و قوه مقننه نيز باتوجه به نظارت استصوابی شورای نگھبان نماينده افکار عموممردم ايران نبوده و حتی توانايی طرح سوال از رييس قوه مجريه را با وجود حکم حکومتی رھبر نداشته در راس قضائيه نيز شخص منصوب از سوی رھبر قرار داشته و قوه مجريه نيز به مثابه عمله اجرايی و متصدیاجرايی امور مملکت ميباشد چرا که حسب قانون اساسی رھبر مافوق قوای سه گانه است در چنين حکومتمستبدی انتظار رعايت حقوق بشر که در جھت تضاد با منافع حاکمان مستبد و ديکتاتور ميباشد ممکن و عملینيست. در واقع ميان توجه و احترام به حقوق بشر و ساختار و نوع حکومت و چگونگی عملکرد قوای سه گانه وتقسيم قدرت در داخل و نيز نگرش و ديدگاه حاکمان به جايگاه و نقش مردم در تعيين سرنوشت سياسی و اجتماعیخويش و امکان و يا عدم امکان احترام به حقوق انسانی و حقوق بشر و التزام به رعايت دموکراسی ارتباط مستقيموجود دارد. ھمانطور که از ابتدای شکل گيری حکومت جمھوری اسامی مخالفين قانون اساسی فعلی به درستیاستدال ميکردند که حکومت جمھوری که حکومت مردم بر مردم است با حکومت اسامی که در راس آن ولیفقيه با اختيارات فراوانی وجود دارد با يکديگر قابل جمع و تحقق نميباشد."

در ادامه آقای احمد شھيد از آقای وحيد احمد فخرالدين سوال فرمودند:  به نظر شما مردم ايران خواھان آزادی ودموکراسی و حقوق بشر ميباشند يا خير؟
آقای فخرالدين در پاسخ اظھار داشتند: "مردم ايران برخاف مردم منطقه خاورميانه و کشورھای حوزه خليجفارس که در اين کشورھا حکومتھای آنھا طرفدار ايجاد ارتباط با غرب بوده و در جھت تعامل با قدرتھای حاکم درجھان گام برميدارند ولی مردم اين کشورھا معتقد و ملتزم به احکام و قوانين اسامی ھستند، در کشور ايران حالت
عکس وجود دارد يعنی مردم ايران خواھان آزادی و دموکراسی و حقوق بشر به مفھوم آنچه که در کنوانسيونھایحقوق بشری و مطابق با استانداردھای جھانی است ميباشند. در حالی که حکومت خود را مخالف دنيای متمدن وارزشھا و فرھنگ غربی  ميداند. مردم ايران با توجه به تاريخ و تمدن و فرھنگ غنی و درخشان خود و بااترين
جمعيت جوان در جھان و فراوانی نيروھای متخصص و تحصيلکرده و ساير شاخصه ھا ميتوانند حداقل پس ازکشور اسرائيل دموکراتيک ترين کشور منطقه باشند. شما ماحظه ميفرماييد که در کشورھای حوزه خليج فارسحقوق بشر به ويژه حقوق زنان به نحو فاحش و علن نقض ميشود منتھای مراتب به اين نقض فاحش صورت گرفته
از سوی حکومت با ديده انتقاد کمتری نگريسته ميشود آن ھم به دليل اينکه در جوامع مذکور عنصر مطالبه حقوقبشر از سوی مردم اين کشورھا به ويژه زنان آنھا وجود ندارد ولی درخصوص ايران اين مورد مصداق نداشته ومردم ايران و به ويژه زنان ايرانی به دنبال آزادی و دموکراسی و حقوق روزافزون و بيشتری بوده و در راه آن
تاش و مبارزه کرده و ھزينه مربوطه را ميپردازند."
آقای احمد شھيد در ارتباط با رعايت حقوق زنان در جمھوری اسامی با اشاره به اينکه تعداد زنان مشغول به تحصيل دردانشگاه ايران رو به افزايش است و اين خود ميتواند نشان دھنده توجه به رعايت حقوق زنان در اين خصوص باشد ازايشان پرسيدند که به نظر شما وضعيت حقوق زنان در ايران چگونه است و آيا زنان ايرانی خواھان آزادی به شکلموجود در کشورھای غرب ھستند يا خير؟  
آقای فخرالدين در پاسخ اظھار داشتند: "اينکه زنان و دختران در ايران بيش از رژيم گذشته خواھان ورود بهدانشگاه ھا و مراکز علمی کشور ھستند خود نشان از افزايش مطالبات و سطح آگاھی ھای اجتماعی زنان و ميل بهمشارکت در تعيين سرنوشت خويش و تصميم گيريھای کان کشور ميباشد. زنان ما امروزه سردمدار مبارزه برای
آزادی و تحقق دموکراسی در کشور ھستند. ھمين زنان امروزه در جمھوری اسامی امکان تحصيل در بسياری ازرشته ھای دانشگاھی به ويژه رشته ھای مھندسی را ندارند، در برخی از رشته ھای تحصيلی دانشگاھی ظرفيتپذيرش مردان بيش از زنان است، زنان قادر به تصدی مقام قضاوت و رياست جمھوری نيستند و حق طاق را بهصورت ابتدا به ساکن نداشته و در ارتباط با حضانت و سرپرستی طفل و ارزش شھادت زنان و ديه آنان و صدورپاسپورت و خروج از کشور و استخدام در نيروھای نظامی و انتظامی و ساير موارد در قوانين جمھوری اسامیتبعيض آشکار ميان زنان و مردان وجود دارد. جمھوری اسامی ھمه اين تبعيضھا را با اين استدال که تفاوت
ميان حقوق زن و مرد دال بر تبعيض ميان آنان نميباشد توجيه ميکند. البته اين خود به معنی اقرار به وجود تفاوتو يا ھمان تبعيض ميان زن و مرد ميباشد. حکومت جمھوری اسامی با تلقی و نگاھی که به حضور زن دراجتماع دارد و با انتخاب گزينشی و سياسی آرا و نظرات مجتھدين مبادرت به وضع قوانين سختگيرانه و تبعيضآميز عليه زنان مينمايد. به عنوان مثال درخصوص ازدواج دختر باکره کبيره نظرات فقھا مختلف است. برخیاعتقاد به عدم لزوم اخذ مجوز از ولی دختر دارند و برخی به لزوم اخذ مجوز از ولی دختر نظر داشته عده ای نيزاجازه ولی را صرفا برای ازدواج اول دختر ضروری ميدانند. ماحظه ميگردد که حکومت جمھوری اسامی نظرسوم را پذيرفته و به عنوان قانون تصويب نموده است در حالی که ميتوانست با توجه به مقتضيات زمان و شرايطاجتماعی نظری را انتخاب نمايد که به موجب آن زنان بتوانند خود برای ازدواج خويش آزادانه تر تصميم بگيرند."
در ادامه آقای احمد شھيد از ايشان سوال فرمودند که در ارتباط با دادگاه انقاب به نظر شما آيا وجود دادگاه انقاب قانونیاست و در ارتباط با عملکرد اين دادگاھھا چه ميدانيد؟
آقای فخرالدين ابراز داشتند: "به موجب يک اصل حقوقی موجود در تمامی سيستمھای حقوقی که ضامن آزاديھایفردی و اجتماعی و نيز تضمين کننده يک رسيدگی منصفانه ميباشد، اصل بر صاحيت عام مراجع قضايی عمومیدر رسيدگی به تظلم خواھی مردم ميباشد. لذا وجود دادگاھھای انقاب که آشکارا ناقض اين اصل عام و پذيرفتهشده توسط سيستمھای مختلف حقوقی است باعث ميگردد تمامی رسيدگی ھا و احکام صادره توسط اين دادگاه باشبھه و ابھام و ايراد اساسی مواجه باشد. از طرفی با توجه به عدم تعريف جرم سياسی در سيستم قضايی ايران واينکه يکی از صاحيت ھای دادگاه انقاب رسيدگی به جرايم عليه امنيت داخلی و خارجی کشور است و جرائمعليه امنيت داخلی و خارجی فصل عمده و مھمی در قانون مجازات اسامی را تشکيل ميدھد، نتيجتا رسيدگی بهبسياری اتھامات مطرح شده عليه فعالين عرصه اجتماعی و سياسی در ايران در صاحيت دادگاه انقاب قرارميگيرد که نتيجه آن محروميت متھمين از تضمينات ازم و ضروری جھت متھمين جرائم سياسی از قبيل حضورھيات منصفه و علنی بودن محاکمه و اصل جدا بودن مقام تحقيق از مقام تعقيب در دادسراھا و دادگاھھای انقابنقض ميگردد. اگر چه آيين دادرسی موجود در دادسراھای دادگاه انقاب با دادگاه عمومی يکی است ولی به دليلوجود برخی از قوانين از جمله عدم امکان حضور وکيل مدافع در جرايم امنيتی و نيز در تمامی مراحل تعقيب ورسيدگی و نيز امکان گرفتن وکيل توسط متھم صرفا با اجازه قاضی و اينکه اگر حضور وکيل در دعوايی از نظردادگاه موجب فساد باشد دادگاه ميتواند متھم را از داشتن وکيل مدافع محروم نمايد و از آنجا که تحقيق در جرايمامنيتی و سياسی عموما توسط حکومت و دستگاھھای امنيتی وی از جمله وزارت اطاعات و اطاعات سپاهپاسداران انقاب اسامی صورت ميگيرد و متھمين در شرايط غيرانسانی و غيرقانونی و غيراستاندارد از جملهبازداشتگاھھای مخوف انفرادی و بازداشتگاھھای غيررسمی، تحت انواع شکنجه ھای جسمانی و روانی قرارميگيرند و از ھمه مھمتر اينکه مقام قضايی تعقيب کننده متھم در دادسرا و يا ھمان بازپرس يا داديار مربوطه
اطاعت محض از فرامين و دستورات بازجويان دستگاه اطاعاتی و امنيتی حکومت دارند نتيجتا استقال قضايی واستقال رای و نيز حقوق دفاعی متھم در دادگاھھای جمھوری اسامی به ويژه دادگاه انقاب به کلی مخدوشميباشد."  
اقای احمد شھيد درخصوص وضعيت وکای دادگستری توضيحاتی خواستند که آقای فخرالدين در پاسخ اظھار داشتند:
"وکای دادگستری و نھاد وکالت و استقال کانون وکای دادگستری در سالھای اخير به شدت مورد حمله و ھجمهو محدوديت ھای خاص در ايفای وظايف حرفه ای خود گرديده و موجوديت نھاد وکالت از اساس با خطر مواجهگشته است. وکای دادگستری در جمھوری اسامی ايران به خاطر ايفای وظايف شغلی و دفاع از حقوق موکلين
خود و اطاع رسانی، در معرض توقيف، تعقيب، تھديد، شکنجه، محکوميت به حبسھای طوانی، تعليق و ابطالپروانه وکالت خود قرار گرفته اند. مصداق بارز وجود وکای شجاع و مبارز و آزاديخواه که به خاطر شجاعتدر بيان و دفاع از حقوق موکلين خود در زندانھای جمھوری اسامی گرفتار گرديده اند خانم نسرين ستوده، آقایعبدالفتاح سلطانی، آقای محمدعلی دادخواه، آقای محمد سيف زاده، آقای کامران ھوتن و محمد اوليايی فرد و سايروکای آزاده ای است که آمار آنھا باای سی نفر ميباشند. قوه قضائيه جمھوری اسامی در جھت تضعيف و خدشهدار کردن استقال کانون وکای دادگستری مبادرت به خلق وکيل حکومتی و وابسته به قوه قضائيه در قالب ماده187 از برنامه توسعه اقتصادی و اجتماعی پنجم نموده است و اخيرا در ھمين راستا  مبادرت به مطرح نمودنايحه رسمی جامع وکای دادگستری نموده است که خود تاش موثر جھت نقض استقال  کانون وکای دادگستریميباشد و اثر آن نقض و ناديده انگاشتن حقوق دفاعی متھم و حق استفاده از وکای مستقل از دستگاه قضايی توسطعموم و نيز از ميان رفتن تضمينات رعايت يک رسيدگی منصفانه و بيطرفانه است ميباشيم. متاسفانه کانونھایوکای دادگستری نيز به دليل محدوديت ھای موجود و رعايت برخی مصلحت ھا امکان دفاع از وکای زندانی وتحت پيگرد دستگاه امنيتی و قضايی جمھوری اسامی ايران را ندارند."
آقای احمد شھيد در خصوص موثر بودن يا نبودن فشار سازمان ھا و نھادھای حقوق بشری و بين المللی بر جمھوریاسامی ايران و امکان تغيير رفتار جمھوری اسامی در اثر اين فشارھا سوال نمودند که آقای فخرالدين اظھار داشتند:
"فعاليت ھا و فشارھای سازمانھای بين المللی ھر چند که از نظر ضمانت اجرای حقوقی موجود در حقوق بينالملل دارای اثر ازم و کافی نميباشد آن ھم به دليل آنکه مقررات حقوقی بشری بين المللی اساسا ضمانت اجرايیسياسی و فشار افکار عمومی و ضمانت اجرايی غيرمستقيم دارد که البته قطعا اين فشارھا ميتواند باعث تغييررويه و رفتار حکومت حداقل به صورت موردی و مقطعی قرار گرفته و در صورت تداوم و توام شدن با سايرضمانت اجراھای موثر و کافی موجب تغيير در قوانين جمھوری اسامی ايران نيز گردد. منتھای مراتب رعايت ياعدم رعايت مقرارت حقوق بشر ارتباط مستقيم با موجوديت يا عدم موجوديت رژيم جمھوری اسامی دارد.
حکومت جمھوری اسامی در مبحث آزاديھای مذھبی و حقوق زنان و آزادی عقيده و بيان امکان رسيدن بهاستانداردھای موجود در مقررات حقوق بشر را ندارد و نميخواھد که داشته باشد. اساسا جمھوری اسامی نه تنھامقررات حقوق بشر بلکه برای مقررات حقوق بين الملل نيز ارزش و اعتبار کافی را قائل نيست.  
حسب ماده 9 از قانون مدنی ايران، مقررات حقوق بين الملل و عھدنامه ھای بين المللی ھم رديف و ھمطراز باقوانين داخلی قرار گرفته است. درحاليکه امروزه در اکثريت قريب به اتفاق کشورھای دنيا، مقررات حقوق بينالملل مافوق و مقدم بر قوانين و مقررات داخلی دولت ھا است.  
نتيجه ھم عرض دانستن قوانين داخلی با مقررات حقوق بين الملل ھمين وضعيت موجود در ايران است که بهموجب آن قوانين جزايی و ساير قوانين موجود در ايران که پس از تصويب کنوانسيونھای حقوق بشری توسطايران وضع گرديده اند به دليل قائل نشدن ارزش مافوق قانون برای کنوانسيون ھا و معاھدات بين المللی از جمله
معاھدات حقوق بشری در مقابل قوانين داخلی از يک طرف و مؤخر بودن تاريخ وضع قوانين داخلی بر تاريختصويب معاھدات بين المللی حقوق بشری، کنوانسيون ھای حقوق بشری از نظر محاکم قضايی ايران قانونا ازاعتبار ساقط گرديده اند (قانون موخر قانون مقدم را نقض ميکند)."
در آخر قرار بر اين گرديد که آقای احمد شھيد از طريق مقتضی با آقای فخرالدين که نماينده کانون دفاع از حقوق بشر درايران نمايندگی سوئد نيز ميباشند در خصوص مسايل حقوق بشر در حوزه ايران بحث و مبادله اطاعات نمايد.

مينو مھر فومنی  


اطلاعیه 374



              :URGENT, VERY URGENT

            Nasrin Sotoudeh's life is in real Danger



             There are examples of hunger strikers
                    .dying after ~50 days of strike
          (Today is Nasrin's 40th day of hunger strike)



Nasrin Sotoudeh (Persian:, also spelled Sotoodeh) is a

human rights lawyer in Iran. She has represented imprisoned 
Iranian opposition activists and politicians following the 
disputed June 2009 Iranian presidential elections as well as 
prisoners sentenced to death for crimes committed when they were 
minors. Her clients have included journalist Isa Saharkhiz, Nobel 
Peace Prize laureate Shirin Ebadi, and Heshmat Tabarzadi, the 
head of the banned opposition group Democratic Front of Iran. 
Sotoudeh was arrested in September 2010 on charges of spreading 
propaganda and conspiring to harm state security and was 
imprisoned in solitary confinement in Evin Prison. 
In January 2011, Iranian authorities sentenced Sotoudeh to 11 years 
in prison, in addition to barring her from practicing law and from 
leaving the country for 20 years. An appeals court later reduced 
Sotoudeh's prison sentence to six years, and her ban from working 
as a lawyer to ten years. 
On 17 October 2012, she began a hunger strike that still keeps that. 
And now, her life is in danger. 
374 
VVMIran. Vereinigung zur Verteidigung der Menschenrechte im Iran e.V. 


اطلاعیه 373 قطعنامه پايانی مراسم ميز کتاب اعتراضی 24 نوامبر که به مناسبت روزجھانی مبارزه با خشونت عليه زنان در ھانوفر برگزار شد. بدين شکل صادر و مورد تائيد خاضرين قرار گرفت


طعنامه پايانی مراسم ميز کتاب اعتراضی 24 نوامبر که به مناسبت روزجھانی مبارزه با خشونتعليه زنان در ھانوفر برگزار شد. بدين شکل صادر و مورد تائيد خاضرين قرار گرفت  

 
خبرھا حکايت از آن دارد که در 36 دانشگاه کشور و در 78 ٔ رشته دانشگاھی، پذيرش دانشجوی دختر انجام نخواھد گرفت
وضعيت تبعيض عليه زنان در ايران اسفناک است،  در زمينه حقوق سياسی، ھم براساس ابھامات قانونی در قانون اساسی و ھم
نھادھايی چون شورای نگھبان که ناظر بر امور انتخابات است، ھيچ زنی نمیتواند در ايران رئيس جمھور شود.  
منع نمودن دختران از ورود به برخی رشتهھای دانشگاھی که مورد عاقه آنان است موجب ھدر رفتن استعدادھای آنان و محروم
نمودن آنھا از کسب موقعيت اجتماعی و سبب سرخوردگی بخش مھمی از جامعه ميگردد.
کاھش و حذف تدريجی سھم دختران در برخی دانشگاهھا و رشتهھای تحصيلی، به ھر دليل و بھانهای که انجام پذيرد نشانی از وجود
تبعيض در جامعه است.  
در ٔ زمينه قوانين خانواده، زنان از حقوق برابر با مردان برخوردار نيستند، به صرف زن بودن ملزمند که برای سفر، انتخاب شغل و
تحصيات از شوھر و خانواد کتبی دريافت کنند
ٔ
ه پدری اجازه وحق سرپرستی خانواده با مرد است.
دختران در انتخاب شوھر استقال ندارند و تنھا با اجازه پدر و جد پدری میتوانند ازدواج کنند.  
زنان حق طاق برابر با مرد را ندارند و قوانينی چون چند ھمسری مردان، بسياری از آنان را با مشکل مواجه کرده است.  
آزادانه پوشش خود محرومند و ھر روز به دليل شکل حجابشان با خشونت
درزمينه حقوق شھروندی، زنان در ايران از حق انتخاب ٔ
پليسی مواجه میشوند.
زنان دانشجو با تبعيضات جنسيتی در دانشگاهھا رو به رو ھستند و ھم اکنون ھمچون مردان دانشجو به دليل انتقاد و ابراز عقيده يا در
زندان و تبعيدند يا از حق تحصيل محروم شدهاند.  
فعاان کارگری، قوميتی و مذھبی به دليل اعتراض به نقض حقوقشان، به خاطر دفاع از حق تحصيل به زبان مادری و به خاطر
اعتراض به وجود فقر و محروميت مورد خشونت قانونی قرار گرفتهاند.  
نابرابریھا در ٔ عرصه حقوقی منجر به افزايش سرکوب و خشونت به زنان در ٔ ھمه عرصهھای زندگی اجتماعی و خانوادگی شده و
قوانين خشونت آميز اعدام و سنگسار تاکنون جان زنان زيادی را که سعی کردهاند در برابر بن بستھای قانونی راه حلھای فردی
بيابند، گرفته است.
فعالين حقوق بشر در ايران بر اين باورند که  صدای مردم ايران را اکنون جھانيان میشنوند، صدايی که کاما تفکيک شده از صدای
دولت و مراجع قدرت در ايران است.
ما صدای بلند زنانی ھستيم که برای سخن گفتن از سادهترين حقوق انسانی و طبيعی خود با خشنترين و غير منصفانهترين
برخوردھای امنيتی حکومت روبرو ھستند.
آری، سکوت و تسليم، ارزش نيست و ما مدافعين حقوق زنان ايران ضمن ابراز ھمبستگی با زنان و مردانی که صدايشان برای
آزادی و دموکراسی در خيابانھای شھر جاری است اعام ميکنيم که تساوی حقوق انسانھا يک اصل تغيير ناپذير است
ما فعالين کانون دفاع از حقوق بشر در ايران، ھمصدا با خواھرانمان که صدای اعتراضشان در ايران با انعکاس صدای مھيب
سرکوب روبروست، ھمکام با زنانی که در زندانھا ھزينه سنگين آزادی را با دقيقه دقيقه عمرشان پرداخت میکنند، ھمنفس با
مادرانی که داغ فرزندانشان، گلی ھميشه سرخ بر سينهھايشان کاشته است و از سوی دختران و زنانی که در ازای نه گفتن به ستم،
جانشان ستانده شده، اعام ميداريم که آزادی و رفع ھرگونه تبعيض، از قانون گرفته تا فرھنگ و سنت، ازخواستهھای ھميشگی ما
بوده و ھست.
در اين زمان که بسياری از خواھران و بردارانمان به خاطر انديشهشان در بندند.
آزادی بدون قيد و شرط ھمه زندانيان انديشه از مطالبات ھميشگی ما بوده و ھست.
ما براين باوريم  که دسترسی به حقوق برابر جز در يک حکومت دموکراتيک امکان پذير نيست .

372

کانون دفاع از حقوق بشر در ايران   کميته دفاع از حقوق زنان

لینک گزارش جلسه سخنرانی 28 نوامبر نمایندگی ترکیه

کانون دفاع از حقوق بشر در ایران 
گزارش سخنرانی و بحث و گفتگو در پالتاک

فراخوان

سخنرانی، داستانخوانی بحث وگفتگو درپالتاک 
سخنران و موضوع سخنرانی:
موسی برزین خلیفه لو: حقوقدان، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر
راهکار کارشناسانه جهت نجات دریاچه ارومیه
           حمید حمیدی: پژوهشگر و فعال حقوق بشر
محیط زیست و حقوق بشر
مکان: پالتاک
Paltalk:
Social Issues and Politics Human Rights
Kanoon Defa az Hoqoq Bashar dar Iran Iran
 زمان:
چهارشنبه 28 نوامبر 2012 ساعت 20.00 به وقت اروپای مرکزی

برگزار کننده: سید حنیف ساجدی

کانون دفاع از حقوق بشر در ایران / نمایندگی ترکیه


1 . خیر مقدم برگزار کننده جلسه سید حنیف ساجدی                                             1
2 . سخنرانی موسی برزین خلیفه لو: راهکار کارشناسانه جهت نجات دریاچه ارومیه             1 - 2 
3 . سخنرانی حمید حمیدی: محیط زیست و حقوق بشر                                              1 -   - 3 4
4 . مرحله دوم سخنرانی موسی برزین خلیفه لو                                                 1
5 . مرحله دوم سخنرانی حمید حمیدی                                                             1  2  - 1
6 . بحث و گفتگو                                                                                    1 - 2 - 3 - 4 - 5 - 7 - 8 - 9

برگزار کننده و مسئول جلسه: سید حنیف ساجدی